Web Analytics Made Easy - Statcounter

پنجاه و هفتمین برنامه دادستان با موضوع بررسی حکمرانی آب در استان سیستان و بلوچستان با حضور فاطمه شاهسوند، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب و امین کمالی، کارشناس و فعال حوزه آب برگزار شد.

به گزارش گروه استان‌ها خبرگزاری دانشجو، پنجاه و هفتمین برنامه دادستان با موضوع بررسی حکمرانی آب در استان سیستان و بلوچستان با حضور فاطمه شاهسوند، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب و امین کمالی، کارشناس و فعال حوزه آب برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فاطمه شاهسوند، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب در برنامه دادستان با اشاره به سیل جنوب استان سیستان و بلوچستان گفت: سیستان و بلوچستان استان پهناوری است و فاصله بین سیستان تا بلوچستان زیاد است و نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که یک اقلیم را در این استان داشته باشیم و تخت تاثیر شرایط توپوگرافی و اقلیم استان، یک شهرستانی مانند خاش آب و هوای متفاوتی با زابل دارد و در یک شهرستان مانند چابهار آب و هوای بهاری وجود دارد، اما نکته‌ای وجود دارد شرایط متفاوت نقاط مختلف استان است و همین مسئله مدیریت متفاوت را نیز می‌طبید.


ما کشور بحران‌ها هستیم
وی افزود: ما تا به یک بحرانی برخورد می‌کنیم به دنبال آن هستیم که مدیریت کنیم و یعنی ما کشور بحران هستیم و فکر می‌کنیم باید مدیریت در لحظه بحران داشته باشیم در حالی که برای یک بحران قابل پیشبینی باید تمهیدات پیش از وقوع حادثه داشته باشیم.

این کارشناس بیان کرد: الان با بحران مدیریت مواجه هستیم تا مدیریت بحران و بعد از آسیب رسیدن به زیرساخت‌های مختلف استان به دنبال علاج واقعه هستیم و تا یک ماه بعد سروصدایی وجود دارد و بعد از آن سروصدا می‌میخوابد و بعد از آن تا سال دیگر که دوباره اتفاق تکرار شود تا مسئله را دوباره مطرح کنیم.

شاهسوند عنوان کرد: کمک‌های امدادی در این ده روز وجود داشته است و ۱۹۴۷ روستا با سیلاب درگیر شدند و این رقم کمی نیست به خصوص در شهرستان دشتیاری؛ در این مدت همه دستگاه‌ها در منطقه وارد شدند و به مردم کمک کنند، اما اگر کمتر از همین هزینه‌ها برای مسائل زیربنایی پیش از بحران پرداخت شود، این همه خسارات را نخواهیم داشت.

وی با اشاره به طرح‌های تکنوکراتی حل مسئله آب توضیح داد: یک باوری در بین مسئولین و مردم وجود دارد این است که ساخت سد و راه حل‌های تکنوکراتی می‌تواند علاج واقعه باشد و طرح‌هایی مانند انتقال آب از دریا یک طرح دهن پرکنی و رزومه ساز برای نمایندگان مجلس است، اما الان در خیلی از کشور‌های توسعه یافته سد‌هایی که در گذشته ساخته بودند را خراب کردند، چون به اثرات منفی این‌ها پی بردند.

 

دو میلیارد متر مکعب آب شیرین در سیل بلوچستان وارد دریای عمان شد!
این کارشناس بیان کرد: در همین سیلاب دو میلیارد متر مکعب آب شیرین وارد دریای عمان شده است و این میزان آب را از دست داده ایم بعد به سراغ این می‌رویم که آب ژرف استحصال کنیم و همین آب را از دریا با هزینه چندبرابری انتقال دهیم در حالی که با پروژه‌های آبخیزداری می‌توان این آب را مهار کرد.

شاهسوند ادامه داد: درست است که آبخیزداری به تازگی وارد ادبیات آکادمیک شده است، اما مردم ما در چندهزار سال پیش از اسلام چیزی به اسم هوتک داشتند که آب را در گودال جمع‌آوری می‌کردند، اما الان نمی‌خواهیم این‌ها را وارد قوانین کنیم و انقدری که به سدسازی پرداختیم به دنبال آبخیزداری نیستیم که کم هزینه است، اما اثرگذاری‌های عمیق دارند و لزوما سازه‌ای نیست و ممکن است بیولوژیکی باشد، اما حقیقتا پروژه کاشت یک میلیارد درخت هزینه‌ای در مقابل این حجم از سدسازی‌ها ندارد.

نکته کلیدی سد کمالخان بند انحرافی آن است
امین کمالی، کارشناس و فعال حوزه آب با اشاره به مسئله خشکسالی در شمال استان سیستان و بلوچستان گفت: متاسفانه روایتی که از استان سیستان و بلوچستان در مرکز و پایتخت منعکس می‌شود با واقعیت کف میدان انطباق ندارد و رسانه‌ها و خبرگزاری بزرگ کشور فرق سیستان در شمال استان و بلوچستان در جنوب استان چیست و در بزرگترین خبرگزاری کشور تیتر زده می‌شود که دریاچه هامون سیراب شد، چون در استان سیستان و بلوچستان سیل آمده است بعد بررسی نکرده است که سیل ۱۰۰۰ کیلومتر آن طرف‌تر اتفاق افتاده است.

وی افزود: این روایتگری نادرست باعث می‌شود افرادی که دلسوز هستند، ولی ناآگاه با خط اشتباهی که ما می‌دهیم مطالبات از مسیر واقعی منحرف می‌شود و این مسئله راه را برای مافیای آب هموار می‌کند و یک عده در این بین تاجران محرومیت هستند، ولی واقعیت فعلی سیستان و بلوچستان این است که در شمال استان خشکسالی داریم و در جنوب استان بحران مدیریت منابع آب را داریم و با مدیریت آب‌های جنوب استان می‌توانیم چالش شمال استان هم حل کنیم.

کمالی عنوان کرد: چند روز گذشته سیلابی در افغانستان جاری شد به سمت سیستان آمد و همانطور که مستحضرید پس از سد کجکی سد کمالخان ساخته شد و این سد ۵۰ میلیون مترمکعب مخزن آبی دارد، اما نکته کلیدی بند انحرافی سد است و به حدی که مخزن سد می‌رسد، بند انحرافی آب را به سمت گودرزه منتقل می‌کند و این یک ابزار سیاسی برای گرفتن امتیاز از ایران است و افغانستان از این ابزار به درستی استفاده می‌کند.

این کارشناس و فعال حوزه آب در ادامه بیان کرد: در این میان طی سال‌های اخیر جریان‌های مردمی به سمت بازگو کردن مسئله رفتند و در این دو سال اخیر این مسئله به یک مطالبه ملی تبدیل شد و این خط درست به افراد دغدغه‌مند و مرکز منتقل شد و نتیجه این جریان این شد که حاکمیت به فکر جلوگیری از انحراف آب رفت.

کمالی با اشاره به آخرین وضعیت آب سیستان گفت: از سال ۱۳۹۸ تاکنون هیج آورده آبی در تالاب هامون نیامده است و در چاه نیمه‌های شمال استان سیستان و بلوچستان نیز هیچ آبی تحت عنوان حق آبه وارد نشده است.

 

آب ورودی به سیستان دشتمال است نه حق آبه
این کارشناس و فعال حوزه آب ادامه داد: وقتی سد کمالخان تا یک جایی پر میشد و آب به گودزره منحرف میشد مردم افغانستان در مرز ایران نیز دچار خشکسالی می‌شدند و مقدار آبی برای مرز خودشان رها می‌کردند و مقداری آب کمتر از ۲۰ مترمکعب در ثانیه وارد کشور می‌شد و شاید در سال ۱۳۹۸ چند صد برابر این دبی آب وارد کشور می‌شد و مسئولین هم برای اینکه فشار را از خودشان کم کنند می‌گفتند این آب حق آبه ایران است، ولی این چالش سال ۱۴۰۰ را داشتیم و برای این آب آقای کاظمی قمی برای این آب دشتمال پیام تبریک صادر کرد که اعتراضاتی را از سوی مردم به همراه داشت.

وی افزود: امسال با همین شرایط مقداری آب آمده است و به سد جریگه در ورودی کشور رسید و تقریبا الان دارد به راکد بودن می‌رسد یعنی آب زنده و در جریانی نیست و متاسفانه همین خط اشتباه در کشور مجدد مطرح می‌شود و این‌ها باعث می‌شود که مطالبه درست به انحراف برسد؛ ما نمی‌گوییم ورودی آب نداشتیم، اما این آب نه حق آبه است نه چیز دیگری و صرفا یک دشتمالی بوده است و تنها مزیت عدم انحراف به گودزره بوده است البته ورودی آب به سیستان در زمان سیلاب چند میلیارد متر بوده و در حال حاضر برای ۲۰ میلیون مترمکعب حرف می‌زنیم.

لزوم توجه به حکمرانی منطقه‌ای
فاطمه شاهسوند، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب با اشاره به لزوم مدیریت آب گفت: راهکاری که به ذهن من می‌رسد این است که برای آبخیزداری باید مدیریت جامع داشته باشیم و حکمرانی مبتنی بر حوضه‌های منطقه‌ای آبخیز پارادایمی است که می‌تواند درست‌تر باشد و حوضه آبخیز به عنوان یک واحد از سرزمین می‌تواند راهگشا خیلی از مسائل باشد البته باید آبخیزداری را به جز حفاظت از آب و خاک در مدیریت یکپارچه سرزمین تعریف کنیم و عملا کشورداری را در آبخیزداری رقم می‌زنیم.

وی افزود: مولفه آبی جدا شده از مسائل محیط زیست، اجتماعی و سیاسی نیست و در هم تنیده است و وارد گود می‌شویم متوجه ارتباط آن‌ها خواهیم شد و برای تمرکز زدایی باید شهر‌های مختلف را مورد توجه عادلانه قرار دهیم و یکی از راهکار جدی گرفتن حکمرانی منطقه‌ای است.

شاهسوند در ادامه با پاسخ به چالش‌های مبتنی بر حکمرانی منطقه‌ای بیان کرد: این نگاه با همدیگه منافات ندارد که هم نگاه ملی داشته باشیم و هم نگاه محلی و همین الان زیرساخت‌های آن فراهم است؛ سیاستگذار باید هزینه فایده کند و ببیند که فایده از هزینه بالاتر است یا خیر و قاعدتا در هر منطقه تفاوت‌هایی وجود دارد و این باید در مدیریت حوضه آبخیز نیز در نظر گرفته شود؛ به طور کلی یک نسخه واحد برای همه جا پیچیدن کار اشتباهی است و این در حکمرانی منطقه‌ای تا حدودی حل خواهد شد.

این کارشناس آب عنوان کرد: درباره همین مثال سیلاب مطالعات تطبیقی خوبی انجام شده است، ما کشوری نیستیم که از لحاظ پژوهشی فنی و تکنولوژی ضعیف باشیم، اما نمیتوانیم این تکنولوژی را مدیریت کنیم و از فناوری‌هایی که داریم استفاده کنیم مگر کم اساتیدی داریم که در حوزه آبخیزداری سرشناس باشند، اما باید این ایده‌ها مانند شهر اسفنجی در سنگاپور استفاده کنیم و همه این‌ها اجرایی است به شرطی که تازه صبح جمعه یادمان نیفتد که باید سیل را مدیریت کنیم.

شاهسوند ادامه داد: وقتی صحبت از حکمرانی منطقه‌ای بر مبنای آبخیز می‌کنیم شامل همه مصارف خانگی و صنعت و کشاورزی خواهد شد و باید بتوانیم الگوی کشت را اصلاح کنیم و کشاورزی را بهره ور کنیم.

وی با اشاره به سندرم سیل-خشکسالی گفت: مسئله تغییر اقلیم در مدیریت بحران وجود دارد، از ابتدای سال آبی تا اسفند به نسبت مدت مشابه ۶۸ درصد کاهش بارندگی مواجه شدیم و بعد از آن در اسفند سیل داشتیم که این مسئله میانگین را بالا می‌برد، اما با سیلاب غافلگیر می‌شویم و این مسئله باید در قوانین ما دیده شود، زیرا این تغییر اقلیم به بحران ضریب خواهد داد.

مسائل آبی پس از گذر موقتی از بحران فراموش می‌شود

امین کمالی، کارشناس و فعال حوزه آب در ادامه برنامه با اشاره به طرح‌های اضطراری تامین آب در سیستان گفت: در خصوص مسئله طرح‌های اضطراری یک چالشی که دیده نمی‌شود و طی سال‌های آینده سرانجام این طرح‎‌ها را نافرجام می‌کند این است که نمیدانیم این طرح‌ها قرار است به کجا برسد و علت آن نداشتن سند چشم انداز است؛ باعث می‌شود طرح‌های متعددی تعریف کنیم و مشخص نباشد که این طرح‌های با چه تضمینی اجرا می‌شود و قرار است چه مسئله‌ای را حل کند، به طوری که یک طرح با طرح دیگر جابجا می‌شود.

این کارشناس بیان کرد: به عنوان مثال در طرح انتقال آب دریای عمان اگر در مناطق جنوب استان زیرساختش فراهم باشد می‌توانیم آب را پیش از دریا با هزینه کمتر به شمال استان منتقل کنیم، اما وقتی زیرساخت فراهم نیست پایداری آب دریا باعث می‌شود مسئله آب شرب تا زمانی با چالش مواجه نشود، ولی همین پوشش بخشی از آب شرب قدرت چانه‌زنی را با افغانستان برای احیای تالاب هامون و پر کردن چاه نیمه‌ها بالا می‌برد.

کمالی در ادامه عنوان کرد: وقتی چاه عمیق و نیمه عمیق می‌زنیم باید بدانیم این آب در چه حجمی و به چه مدتی برای حل بحران متصور شده‌ایم یا درباره چاه ژرف پس از ۱۰ سال تحقیقات هنوز آب آن وارد مدار نشده است و بعد از اینکه آقای ستاری رفت، چاه ژرف را هم با خودش برد.

وی افزود: مثلا در چاه زدن برای طرح اضطراری تامین آب شرب، از این آب برای کشاورزی استفاده می‌شود و کلا سفره‌های زیرزمینی از بین می‌برد یعنی تفکر واحدی برای حل چالش وجود ندارد؛ با چاه زدن نه تنها خودمان را به افغانستان وابسته می‌کنیم بلکه ته مانده امید را نیز از بین می‌بریم.

این فعال حوزه آب ادامه داد: مسئله طرح‌های اضطراری آب در شمال استان و طرح‌های آبخیزداری در جنوب استان معمولا در مواقع بحران مطرح می‌شود و تیتر یک می‌شود و پس از گذر موقتی از بحران فراموش می‌شود و هیچ الزامی جهت اجرای گفته‌ها توسط دولت وجود ندارد.

کمالی در پایان گفت: کار فرهنگی که آمریکا در افغانستان علیه ایران انجام داد از کار نظامی بیشتر بود و کلیدواژه آب ناموس ماست در افغانستان رواج پیدا کرد و این را ابزاری برای جابجایی قدرت در افغانستان قرار داد و ما نیز به کار‌های موقتی مثل بستن مرز یا فشار به اتباع روی آوردیم که حتی مسئله را حل نمی‌کند بلکه تنش را در منطقه افزایش می‌دهد و چالش‌ها را بیشتر می‌کند.

فیلم کامل:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: سیستان و بلوچستان سیل سیستان و بلوچستان حکمرانی آب برنامه دادستان دادستان آب آبخیزداری استان سیستان و بلوچستان حکمرانی منطقه ای شمال استان میلیارد متر داشته باشیم باعث می شود جنوب استان دریای عمان طرح ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۶۷۵۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مسئله‌گی حجاب؛ از بحران داخلی تا بشارت تمدنی

حجاب یک بحران مزمن و حل نشده ۱۰۰ ساله است که عملیات تمام عیار شناختی دشمن آن را به بحرانی آشوب‌زا تبدیل کرد اما برخلاف وضعیت داخلی وقتی مسئله حجاب در سطح تمدنی مطرح می‌شود، اتفاقاً خیلی امیدوار می‌شویم و به میزان قدرت نرم و فرهنگی خودمان پی می‌بریم. - اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم -طیبه مجردیان: مدرسه اندیشه‌ورزی رحا نشستی با موضوع حجاب برگزار کرد. حجت الاسلام دکتر محمدرضا کدخدایی؛ مدیرگروه مطالعات جنسیت و خانواده موسسه شناخت یکی از سخنرانان حاضر در این نشست بودند و در راستای تحلیل وضعیت کنونی حجاب در کشور بحثی با عنوان "فتنه کشف حجاب و مقابله تمدنی غرب با انقلاب" ارائه کرد که در ادامه می‌خوانید.

حجاب به مثابه پدیده بحرانی

موضوع حجاب را می‌توان از سه زاویه و سه مدل مورد بحث و بررسی قرار داد؛ حجاب به مثابه بحران اجتماعی. حجاب به مثابه پدیده آشوب زا و حجاب به مثابه نماد جنگ تمدنی اسلام و غرب. ناظر بر این مدل ها نکاتی را خدمت شما عرض می‌کنم.

موضوع حجاب در جامعه ما یک عقبه تاریخی دارد. یکسری اتفاقات و تحولات در بحبوحه تجدد در ایران یعنی بعد از دوره قاجار و از ابتدای مشروطه به وقوع پیوست و روی موضوع حجاب متمرکز شد. از طرفی به دلیل ارزش‌های دینی جامعه ایران از همان زمان، حجاب به یک موضوع هویتی تبدیل شد. ما این عقبه تاریخی و فرهنگی را باید در نظر بگیریم. این عامل زمینه‌ای حجاب در جامعه ماست.

در دوره پهلوی دوم و بعد از انقلاب هم دو عامل باعث شد مسئله حجاب و آن عامل زمینه که یک مسئله مقطعی بود به شکل یک مسئله مزمن اجتماعی ضریب بگیرد؛ یکی مدرنیته و اجرای ناقص الگوهای توسعه در ایران بعد از انقلاب است. البته قبل از انقلاب هم همینگونه هست اما بعد از انقلاب قضیه خیلی فرقی نکرد و برنامه های توسعه ادامه پیدا کرد و تحت تاثیر همین برنامه‌های توسعه، مسئله تاریخی حجاب ضریب می‌خورد. در دوران جنگ موضوع حجاب به کمون می‌رود و الا هم قبل از جنگ و هم بعد از جنگ، حجاب مسئله اجتماعی ما بود و هست.

بنابراین دو عامل اصلی یکی مدرنیته و اجرای ناقص الگوهای توسعه در ایران است و  دیگری هم مقاومت نظام سرمایه‌داری درباره این نماد یعنی حجاب باعث می‌شود حجاب به یک بحران اجتماعی تبدیل شود.  

اما عوامل مداخله‌گری هم وجود دارد که باعث می‌شود حجاب خصوصاً در دهه 90 در حد بحران، ضریب بخورد. یکی از این عوامل، اقتضائات دوران گذار برای سیاست گذاری و اجرای الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت است. این گذار در ترکیه هم اتفاق افتاد، ترکیه‌ای که مسلمان و اکثراً اهل سنت هستند و اتفاقاً اهل تسنن بیشتر دغدغه احکام شرعی دارند مثل سیستان و بلوچستان و بعضی از شهرهای جنوبی ما یا بعضی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که بافت عمومی این مناطق نسبت به حجاب خیلی پایبندتر هستند اما چه می‌شود که در ترکیه بحران حجاب اتفاق نمی‌افتد؟ چون این کشورها در مدار الگوهای توسعه می‌افتند و هیچ آلترناتیوی هم برای توسعه غربی ندارند. ما هم بعد از انقلاب، الگوهای توسعه را رها نکردیم ولی یک مضمونی داریم اجمالاً به نام الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که هنوز محقق هم نشده و در گام اولش هستیم اما همین تضاد یک عامل مداخله‌گر می‌شود و به عوامل اصلی تبدیل حجاب به یک مسئله بحرانی، ضریب می‌دهد.

معاندان علاقمند به پررنگ شدن جرم‌انگاری لایحه عفاف و حجاب هستند

حجاب به مثابه پدیده آشوب‌زا

بحث دیگر موضوع حجاب به مثابه یک پدیده آشوب زا است. مسئله حجاب تا یک زمانی مسئله بحرانی است. عرض کردم که حجاب بعد از انقلاب خصوصاً در دهه 90 به بحران تبدیل شد. این بحران در دهه 90 به حد آشوب رسید. 

لازم به ذکر است ما یک مسئله داریم. یک مسئله اجتماعی داریم. این مسئله زمانی که ضریب بخورد حالت بحرانی پیدا می‌کند. وقتی بیشتر ضریب بخورد حالت آشوب زا پیدا می‌کند و باز بیشتر ضریب بخورد به جنگ داخلی ختم می‌شود. معیار همه این‌ها هم نظم اجتماعی است یعنی ما داریم موضوع حجاب را در حد کلان اجتماعی مطرح می‌کنیم.

مقاطعی که موضوع حجاب بحرانی شد را کم و بیش داریم. اما حجاب در دو زمان عملا به یک پدیده آشوب‌زا تبدیل شد. یکی قبل از انقلاب در زمان رضا شاه است، همان کشت و کشتار و درگیری‌های اجتماعی. یکی هم سال 1401 که حجاب به مثابه پدیده آشوب زا طرح شد. حجاب به مثابه پدیده آشوب‌زا بعد از انقلاب فقط در سال 1401 اتفاق افتاد. و این تنها تجربه ما بود.

این سوال مطرح می‌شود که چه عواملی در جهت تبدیل حجاب به امر آشوب‌زا بعد از انقلاب نقش داشت؟ یکی از عوامل زمینه‌ای، عقبه حجاب در ایران به مثابه یک مسئله مزمن اجتماعی است. یعنی از زمان مشروطه تا به الآن این مسئله وجود دارد و یک مسئله مزمن100 ساله است. قبل از انقلاب مسئله حجاب داشتیم، بعد از انقلاب هم داشتیم و این مسئله تطوراتی داشته است. بعد از انقلاب یک شوک وارد شد، زمان جنگ یک مقدار به کمون رفت. دوباره بعد از جنگ در دوران سازندگی و اصلاحات تطورات مختلفی داشته، دهه 90 دوران بحرانی‌اش بود. در سال 1401 هم به یک پدیده آشوب زا تبدیل شد. یکی از عوامل زمینه‌ای دیگرش هم این است که این مسئله با وجود اینکه دغدغه حاکمیت و دغدغه اجتماعی است اما حل نشده است.

اما عامل اصلی آشوب‌زا شدن حجاب در سال 1401؛ با توجه به نتایج پژوهش گسترده‌ای که ما در موسسه شناخت و بر اساس پیمایش‌ها، پژوهش‌های کیفی و کمی و رصدی و نخبگانی و گروه‌های کانونی انجام دادیم، کار مفصلی که تبدیل به هفت اثر مکتوب برای موسسه شد بحث عملیات شناختی دشمن است. یعنی اگر عملیات شناختی دشمن در بحبوهه جنگ ترکیبی 1401 در بستر رسانه نبود این پدیده‌ آشوب‌زا نمی‌شد. سیرش را داشت طی می‌کرد، نمی‌گوییم مشکلی نداشتیم این مشکل بوده و هست اما ضریب رسانه‌ای پیدا کرد و واقعاً در این مدت یک عملیات منسجم شناختی داشتیم. همه قوای جبهه رقیب که یک جبهه گسترده هم بود و حداقل حدود چهل و خورده‌ای کشور درگیرش بودند، پای یک جنگ تمام عیار ترکیبی آمدند. این جنگ همه سنخ‌ها را هم داشت؛ جنگ سخت، جنگ نرم، جنگ روانی، جنگ نیمه سخت، جنگ رسانه‌ای، جنگ دیپلماتیک، همه این‌ها را داشت.

اما عامل اصلی که باعث شد آمریکا و اروپای غربی پای این جنگ بیایند، چه بود؟ عوامل مختلفی دارد ولی یکی از مهمترین عوامل و دغدغه اصلی آمریکا بریکس بود و دغدغه اصلی اروپا هم موضوع تحریم‌هایی بود که به سمت خودش برگشته بود و اروپا را در یک فشار اقتصادی و اجتماعی قرار داده بود. همان زمستان سرد و موضوعات مختلفی که اروپا را درگیر کرده بود. پس عامل این مسئله خود بحث حجاب نیست.

مگر ما مسئله در جامعه کم داریم؟ آیا باید حتماً به آشوب و جنگ داخلی تبدیل شود؟ ما مسائل مهم‌تر هم داریم اما چرا آشوب‌زا نشدند؟ چون در بحث حجاب عملیات شناختی دشمن در فضای مجازی و رسانه را داریم. عامل اصلی آشوب‌زا شدن، مداخله از سمت غرب است. این نتیجه یک ادعا نیست حتی می‌شود میان نخبگان؛ چه نخبگان موافق حاکمیت و چه نخبگان مخالف حاکمیت به یک توافق اجمالی رسید که حجاب زمانی مسئله آشوب زا شد که غرب با دستگاه رسانه‌ای خودش پای کار آمد. این عامل اصلی بود اما عوامل مداخله‌گر عبارت‌اند از ابعاد دیگر جنگ ترکیبی مثل جنگ دیپلماتیک و... غرب تقریباً همه قوای خودش را در فتنه حجاب پای کار آورد. یک عامل دیگر هم ضعف تدافعی و بی‌ایدگی و اختلاف و انفعال در شیوه مواجهه با بحران حجاب در جبهه انقلاب است.

تاملی در موضوع حجاب و هارمونی فرهنگ از بنیادها تا نمادها

حجاب به مثابه نماد جنگ تمدنی اسلام و غرب

این هم مدل دوم اما نکته سوم ناظر بر بحث تمدنی است. اجمالاً بگویم دو مدل قبلی، مدل‌های سیاه و نگران‌کننده‌ای هستند یعنی وقتی ما گزارش‌های آنها را در سطح نظم اجتماعی و مسئله‌شدگی مزمن و آشوب‌زایی می‌بینیم، نگران می‌شویم. اما

برخلاف وضعیت داخلی حجاب که نگران‌کننده هست وقتی مسئله حجاب در سطح تمدنی مطرح می‌شود، خیلی امیدوار می‌شویم و به میزان قدرت نرم و قدرت فرهنگی خودمان پی می‌بریم و متوجه می‌شویم چرا غرب روی بحث حجاب متمرکز شده است؟ خود این موضع‌گیری، اهمیت پدیده حجاب را می‌رساند. این یک جنگ واقعی است که بالاخره در این جنگ آسیب، کشته، مجروح و اسیر وجود دارد.

این بحث مفصل است اما یک نگاه اجمالی می‌کنم و در مورد آن چند نکته را می‌گویم. در موضوع حجاب به مثابه جنگ تمدنی اسلام و غرب هم سه عامل وجود دارد. اینجا دیگر حجاب را مسئله‌مزمن و آشوب‌زای ایران نمی‌بینیم. باید این موضوع را در نگاه تمدنی نگاه کنیم.

یک مچ اندازی بین تمدن اسلام و غرب است که ببینیم کدام تمدن از این درگیری، پیروز بیرون می‌آید؟ چه بسا اینجا یک نکته مثبت و بشارت برای نگاه تمدنی است اما یک تهدید و هشدار برای نگاه نظامی است. در جنگ‌های تمدنی چه بسا پیش‌بینی جدی این باشد که تمدن اسلام پیروز می‌شود و شاخص‌های آن هم خیلی زیاد است. اما معلوم نیست آن جامعه‌ای که بستر این جنگ تمدنی باشد الزاماً قوایش را از دست ندهد و زمین گیر نشود، روی این موضوع است که ما یک‌مقدار مسئله داریم و الا ساز و کارهای این جنگ تمدنی دارد نشان می‌دهد که این تمدن اسلامی است که دارد اوج می‌گیرد و تمدن غربی رو به افول است. اما من همیشه روی این تاکید می‌کنم؛ همان قدر که ما از افول آمریکا و تمدن غرب صحبت می‌کنیم و متقابلاً روی تعالی تمدن اسلامی تاکید می‌کنیم اما این الزاماً به معنای عدم افول ایران نیست البته به لحاظ جنبه فرهنگی عرض می‌کنم. بالاخره وقتی دو پایگاه با هم درگیر می‌شوند یک پایگاه آمریکا و دیگری ایران، بالاخره این درگیری‌ها جوامع را ضعیف می‌کند و اگر در این سازوکارها نتوانند قدرت خودشان را بازیابی کنند، چه بسا تمدن مسیر خودش را می‌رود اما پایگاه عوض می‌شود یا به امت اسلامی منتقل شود که الزاماً با مرز جغرافیایی شناخته نمی‌شود.

مثل قضیه فضای مجازی که یک نگاه شبکه‌ای دارد، نگاه دینی به امت اسلامی هم یک نگاه شبکه‌ای است و چه بسا به این شکل توسعه پیدا کند.

اجمالا حجاب به مثابه یک موضوع جنگ تمدنی بین اسلام و غرب دو عامل زمینه‌ای دارد؛ یکی توزیع و تکثیر جمعیتی مسلمانان در جوامع توسعه یافته است، چه توسعه یافته غربی و چه شرقی و خصوصاً در جوامع غربی. عامل زمینه دیگر و مکمل این عامل هم انقلاب ایران است که یک نفوذ فرهنگی ایجاد کرد و اساساً باعث شد جنگ تمدنی شکل بگیرد. یعنی تمدن اسلام یک پایگاه قوی به نام انقلاب اسلامی ایران پیدا کرد.

زمینه‌های فرهنگ‌سازی حجاب؛ گرایش ذاتی به حیا و خانواده‌دوستی

دو عاملی که بیان شد عوامل زمینه‌ای هستند اما عامل اصلی که باعث رشد حجاب و جنگ تمدنی شده است؛ یکی بحث قدرت خانواده و زوجیت در اسلام است و دیگری دوسویگی و جنسیت‌زدایی غرب است. برخلاف بعضی که معتقد هستند ما در موضوع خانواده در مقام ضعف و دفاع هستیم، واقعش این است که اینگونه نیست. قدرت خانواده در دین اسلام به لحاظ فرهنگی زیاد است. همین الان با وجود اینکه کل جهان با مشروعیت‌زدایی از خانواده روبرو است، جامعه اسلامی اینگونه نیست. حتی در قشر سکولار جوامع اسلامی هم، خانواده قدرت قابل ملاحظه‌ای دارد و این یک عامل اصلی برای ایجاد جنگ تمدنی است. این در حالی است که غرب با موضوع مردوارگی و دوسویگی و جنسیت‌زدایی مواجه است و به قول مقام معظم رهبری این موضوع باعث فروریزی تمدنی‌شان می‌شود. البته این خطر را ما هم داریم اما هنوز در تمدن اسلامی، خانواده و زوجیت قدرتمند است. این عامل باعث می‌شود تمدن اسلامی و غربی با هم مچ بیندازند؛

تمدن غربی تفوق صنعتی و نظامی و فرهنگی و علمی و همه این‌ها را پیدا کرده و تمدن اسلامی چه بسا در حاشیه باشد اما با تحریک آن عامل زمینه که انقلاب ایران و نفوذ فرهنگی ایران است، ظرفیت قابل ملاحظه‌ای برای جهانی شدن دارد. عامل مداخله‌گری هم که به این جنگ تمدنی ضریب می‌دهد، اتحاد دولت‌ها و ملت‌های اسلامی بر مبنای فرهنگ دینی است. ایده امت اسلامی در بحث دین مطرح بوده و هست به علاوه اینکه فضای مجازی با اینکه یک قتلگاه و شر عظیم است اما از آن طرف یک خیر عظیم هم هست که نگاه امت‌گونه و شبکه‌مند این تفکر و فرهنگ را گسترش می‌دهد.

عامل مداخله‌گر دیگر هم تکثر فرهنگی و گسست فرهنگی است. یعنی اتحاد دولت‌ها و ملت‌های اسلامی بر مبنای فرهنگ دینی اسلامی دارد اوج می‌گیرد اما از آن طرف در جوامع غربی با ایده‌های پلورالیسم فرهنگی شاهد یک تکثر و گسست و گسل فرهنگی هستیم که آنها را ضعیف می‌کند. همه این‌ها قاعدتاً عاملی در جهت تقویت این جنگ تمدنی است.

پایان پیام/

دیگر خبرها

  • ۴۲ راه روستایی و یک راه فرعی در بلوچستان همچنان بسته است
  • بیشترین خسارت سیل بهاری به راه‌ها | جزئیات خسارت از زبان سخنگوی مدیریت بحران
  • چگونه مسئله پسماند در گیلان به یک بحران تبدیل شد؟/ دلیل توقف قطار افغانستان _ ترکیه
  • عملیات تیم مدیریت بحران تهران در امدادرسانی به سیل‌زدگان سیستان و بلوچستان
  • حل مشکل آب‌شرب روستاهای سیل‌زده در منطقه بلوچستان
  • انتظار جامعه از روانشناسان و مشاوران تشخیص درست مسائل هویتی است
  • وزش باد شمال شرقی در خلیج فارس و دریای عمان از امشب
  • مسئله‌گی حجاب؛ از بحران داخلی تا بشارت تمدنی
  • بهره برداری از بزرگترین مزرعه خورشیدی برای نمک زدایی در عمان
  • زاهدان میزبان گردهمایی کشوری مدیران مراکز مشاوره و سبک زندگی